اطلاع از بروز شدن
تاسیس سازمان اسفندیار رحیم مشایی
یکشنبه 88 اردیبهشت 6
یک پیشنهاد به مجلس برای دورهی دوم ریاست جمهوری: تاسیس سازمان اسفندیار رحیم مشایی
خبر خیلی عجیب و باور نکردنی بود.. سازمان حج و زیارت از وزارت ارشاد جدا شد و به سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و حوزه ی مدیریتی مرد آرزوهای آقای رییس جمهوری و اسفندیار قدر قدرت شاهنامهی وی، ملحق شد... خبر عجیبی که هم اعتراض صریح آقای ریشهری نمایندهی ولی فقیه در امور حج و زیارت را برانگیخت و هم اعتراض محتاطانه و زیرکانهی وزیر کابینه یعنی آقای صفار هرندی را..
بدتر از همه اینکه بر اساس شنیدهها این تصمیم صرفًا بر اساس یک روکمکنی و لجبازی بین سازمان میراث فرهنگی و سازمان حج و زیارت بودهاست.. خدا کند دروغ باشد اما شنیدهها حاکی است که سازمان میراث فرهنگی خودش گروهی برای زیارت عتبات راه میاندازد و چون بدون هماهنگی سازمان حج و زیارت که متولی قانونی و رسمی این امر است بوده جلوی کار گرفته میشود.. دوستان آقای احمدی نژاد هم میبینند که اگر بخواهند رییس سازمان حج و زیارت را عوض کنند ــ هرچند در دولت نهم مسبوق به سابقه بودهاست که رییس جمهور مستقیمًا در عزل و نصب مدیران میانی وزارتخانهها دخالت کند و کاری هم به وزیرش نداشته باشد ــ طول میکشد و زمان از دست میرود؛ بنابراین تصمیم میگیرند که آش را با جاش!! تصرف کنند و سازمان حج را به تابعیت خودشان در بیاورند. اگر این خبر درست باشد مؤید رفتارهای مغرورانه و خودمحورانهی حامیان و اطرافیان رییس جمهور است که بی شک ریشه در تفکر و ارادهی او دارد.. و این زنگ خطری است که باید نسبت بدان بی توجه نبود..
اتفاق بسیار زشتتر این بوده است که به فاصلهی دو سه ساعت از ابلاغ این انتزاع و الحاق، درست در زمانی که رییس سازمان حج و زیارت در سفر کاری عربستان به سر میبرد او را از سمتش عزل کردند و با حکم آقای مشایی رییس جدید منصوب شد.. آقایان مدعی اخلاقمحوری، مهرورزی و عدالتخواهی! شما را به خدا کجای این رفتار دینی، اخلاقی و عادلانه است؟ من رییس سازمان حج را نه میشناسم و نه حتی یک بار هم او را دیدهام؛ اما از این رفتارهای انتقامجویانه و ناشی از غرور قدرت، به شدت متنفر و منزجرم...
آقای احمدی نژاد ضمن اینکه شخصیت پرکار، مخلص، خدمتگزار و تلاشگری است اما همین که بسیار درونگروهی عمل میکند و هر کس حتی نهادها و مراجع رسمی و مسقل کشور را که در تابعیت او نیستند لاجرم برعلیه خود میداند؛ به بدنهی کارشناسی کشور توجه ندارد؛ در همهی زمینهها دخالت مستقیم میکند، خودش تصمیم میگیرد و تصمیماتش را بهحسب قراین و دیدگاههای خاص، ناشی از یک منشأ غیبی و الهامات الهی میداند؛ بزرگترین نقیصهی اوست.
دعوا با نهادها و قوای قانونی کشور، لج و لجبازی با مسئولان و آنان که حاضر نشدهاند در گروه وی قرار گیرند و پیرو بی چونو چرای او باشند آنهم در شرایطی که کشور ما بیشترین نیاز را به آرامش و تمرکز قوا برای مقابله با تهدیدات خارجی دارد، به نفع کیست؟ یک روز با مجلس.. یک روز با حوزهی علمیه.. و یک روز با نهاد قانونی دیگری و هرکسی که رییس جمهور را فراقانون نمیداند چه معنایی دارد؟ حضرت عباسی اگر این کارها را یکی غیر از احمدی نژاد می کرد، خود ما چه غوغایی راه میانداختیم و چه برخوردی با او میکردیم؟
من نمیدانم توان آقای مشایی که سابقهی چندانی هم در مدیریت کلان کشور ندارد چقدر است که مرد آرزوهای رییس جمهوری شدهاست؟ مردی که اگر لطف بی شائبهی رییس جمهوری نبود معلوم نیست الان آیا رییس یک فرهنگسرا در تهران باقی میماند یا نه؟ اما امروز از چنان قداست ماورایی و اقتدار اجرایی برخوردار است که میتواند همزمان ششصد مسئولیت سنگین را با هم به عهده بگیرد و همه را هم به خوبی انجام دهد.. البته این که این بهخوبی از نظر کارشناسان چیست و با نظر آقای احمدی نژاد چه تفاوتی دارد جای بحث دارد که فعلاً در صدد بیان آن نیستم..
میدانید که آقای رحیم مشایی یا همان پدر عروس آقای احمدی نژاد، معاون رییس جمهوری و ریاست عالیهی سه سازمان عریض و طویل و ادغام شدهی میراث فرهنگی، سیاحتی، زیارتی و صنایع دستی است. البته با صرف نظر از اصل درستی یا نادرستی این ادغام، و نیز درستی یا نادرستی این انتصاب، باید گفت که این تنها سمت ظاهری و رسمی ایشان است وگرنه هرکاری که رییس جمهور نمیداند به کجا ارجاع دهد یا نمیخواهد به مبادی مربوطهی قانونیاش ارجاع دهد مستقیماً سر از دفتر آقای رحیم مشایی در میآورد. نمونهی این ادعا که هم جایگاه قانونیاش وزارت خارجه بود و هم از نظر سازمانی ربطی به حوزهی آقای مشایی نداشت، همین همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور بود که با کلی حرف و حدیث و هزینههای فراوان، آن هم در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری!! به تازگی برگزار شد.
بگذریم.. اگر بعد از انتخابات خرداد ماه و انتخاب مجدد آقای احمدی نژاد به عنوان رییس جمهوری، شنیدید که بیشتر وزارتخانهها منحل شدند و نام سازمان آقای مشایی به سازمان میراث فرهنگی، گردشگری، صنایع دستی، حج و زیارت، فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، آموزش عالی، اقتصاد و داریی، امور خارجه، کشور، جهاد سازندگی، راه و ترابری، درمان و آموزش پزشکی و .. تعییر یافت تعجب نکنید.. در آنصورت نامهها و مکاتبات اداری باید در برگههایی به اندازهی صفحهی روزنامه صورت گیرد؛ چون باید تنها به اندازه ی یک کاغذ A4 نام سازمان متبوع آقای مشایی را روی سربرگ نامههای اداری نوشت.. بنابراین بهتر است مجلس شورای اسلامی برای صرفهجویی و پرهیز از این نام طولانی، نام این سازمان را به سازمان اسفندیار رحیم مشایی تغییر دهد..